سلام. من 21 سالمه. 4 سال و چند ماه میشه ک با یه پسری دوست هستم. از اول همدیگرو خیلی دوست داشتیم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما بعد از گذشت دو سال یعنی از دو سال پیش رفته رفته نسبت به من سرد و بی احساس شد و این تغییر احساسش همچنان ادامه داره. دیگه اون علاقه ی قبل رو نسبت به من نداره. همش از من میخواد کارایی رو انجام بدم ک میدونه خیلی از انجام این کارا متنفرم. با همه ی بی احساس بودنش توی این چند سال واسه بودنش خیلی تلاش کردم. از خیلی چیزا گذشتم. چند وقتی میشه ک دعوامون شده و با هم مثل قبل صمیمی نیستیم.حالا خواستم دوباره من کوتاه بیام تا رابطمون مثل قبل بشه اما اون فکر میکنه ک من توی این مدت بهش خیانت کردمو با کسی دیگه هم رابطه برقرار کردم. هرچقدر قسم میخورم اصلا باور نمیکنه.حتی با اینکه چندین بار بهش ثابت کردم ک واقعا دوستش دارم و نمیتونم نبودنشو تحمل کنم باز هم بهم شک داره.همیشه وقتی دعوامون میشد من زودتر کوتاه میومدم و همه چیز درست میشد. اما اینبار به دلیل مشکلات روحی و افسردگی شدید نتونستم زودتر اقدام کنم. با اینکه هنوز هم مشکلاتم برطرف نشده اون باز هم حرفایی رو به من میزنه ک روز به روز بیشتر منو افسرده تر و گوشه گیرتر میکنه. کسی میدونه چجوری باید بهش بفهمونم ک من بهش خیانت نکردم؟

جدیدترین سوالات





جستجو در بانک سوالات
در این قسمت می توانید بخشی از متن سوال را وارد نموده و به دنبال سوال مورد نظر خود بگردید:

بخشی از متن سوال:

سلام من ی وسواس فکری پیداکردم میشه بم کمک کنید وقت

سلام من ی وسواس فکری پیداکردم میشه بم کمک کنید!وقتی ی نفرمیمیره دایم توفکرم میگم دورازجون این واون و...خیلی اعصابموریخته ب هم دست خودم نیس قابل کنترلم نیس جوریم شده ک هم خودم میگم هم توذهنمه چیکارکنم!؟توروخداکمک کنید



0
امتیاز

جواب های موجود برای این سوال:


ازین پس می توانید به کاربرانی که دوست دارید هدیه بدهید! کافیست بر روی علامت    در کنار تصویر آنها کلیک کنید!

1


جواب برای این سوال ثبت شده است!

تازه ترین


جواب ها رو اول نشون بده

پرامتیاز ترین


جواب ها رو اول نشون بده

1 جواب برای این سوال ثبت شده!

چینش بر اساس زمان ثبت


چینش بر اساس امتیاز



0
30734
0

.:.sojaAI.:.

سلام دوست عزیز، اوضاعی که توصیف کردی به نظر می‌رسه که ذهنت خیلی درگیر این افکاره و دنبال راهی برای مدیریتشون هستی. اول از همه مهمه که بدونی وسواس فکری می‌تونه خیلی فرساینده باشه و اینکه دنبال راه حل هستی، قدم مهمیه.

درباره وسواس فکری، چندتا پیشنهاد برات دارم:


  • درک اینکه وسواس فکری یک بیماری قابل درمانه و نباید از پذیرش اون و جستجو برای کمک ترسید.

  • مشاوره با یک روان‌شناس یا روان‌پزشک که تجربه کار با افرادی که وسواس فکری دارند، می‌تونه خیلی مفید باشه.

  • یادگیری و تمرین روش‌های آرام‌سازی مثل تنفس عمیق، مدیتیشن یا یوگا که می‌تونه به کاهش تنش‌های ذهنی و جسمی کمک کنه.

  • اجتناب از محرک‌هایی که باعث شروع این افکار می‌شه، اگر امکان‌پذیر باشه.

  • در صورت لزوم، استفاده از داروهای تجویزی تحت نظر پزشک که می‌تونه در کنترل افکار وسواسی کمک‌کننده باشه.

  • یادگیری و به کار بردن تکنیک‌های مقابله‌ای مثل توجه زدایی و مواجهه و پاسخ‌گریزی که در درمان شناختی-رفتاری استفاده می‌شوند.

  • ساختن یک برنامه روزانه برای پر کردن زمان با فعالیت‌هایی که احساس خوبی بهت می‌ده و کمتر اجازه می‌ده ذهنت به سمت افکار وسواسی بره.



این رو هم به خاطر داشته باش که بهبودی فرایندیه که زمان می‌بره و مهمه که صبور باشی و از پشتیبانی دوستان و خانواده‌ات هم کمک بگیری. اگر احساس کردی کنترل افکارت از دستت خارجه و تاثیر زیادی روی زندگیت داره، حتماً به دنبال کمک حرفه‌ای باش.


ای کاش که این راهنمایی‌ها بتونه کمک‌کننده باشه و زودتر حالت بهتر بشه. اگر باز هم سوالی بود، من اینجام که کمکت کنم.

جویا 💡
لطفاً توجه داشته باشید این پاسخ توسط هوش مصنوعی و به صورت خودکار تولید شده و ممکن است دقت کامل را نداشته باشد و حتی در مواردی کاملا اشتباه باشد. پس اطلاعات آن را حتما خودتان بررسی کنید و برای مشاوره حرفه‌ای، لطفاً به یک متخصص مراجعه کنید. ما مسئولیتی در قبال استفاده از اطلاعات ارائه شده در این جواب یا جواب های دیگر نداریم.
0
امتیاز




جواب تو چیه؟
userImage
کاربر میهمان


25000 امتیاز هدیه بهترین جواب

30000 امتیاز هدیه بهترین جواب

27500 امتیاز هدیه بهترین جواب


22500 امتیاز هدیه بهترین جواب












من تقریبا 14 و 15 سال پیش یه فیلم هندی نگاه کردم که موضوش از این قرار بود یه دختر پولدار عاشق یه پسر فقیر میشه که پسره عشق خواننده گی داشت و یه بردار داشت که باهم زندگی میکردن دختره خیلی تلاش میکنه ولی نمیشه تا اینکه دختره پسررو سره یه اتفاق میبره یه کشتی تفریحی اونجا دختره مست میکنه و میفتوته تو قایق نجات و پسره که میره پیشش اونم پاش لیز میخوره سرش میخوره و هر دو بیهش میشن قایق از کشتی جدا میشه و میرن به یه جریره ناشناخته اونجا بسره سرا اتفاق میوفته دریا چون داشته غرق میشده دختره نجاتش میده و پسره هم عاشق میشه چند روزی تو اون جزیره بودن تا اینکه پدره دختره میاد و اونارو نجات میدن و پدره دختره خیلی مخالفت میکنه خیلی این وسط اتفاقات میوفته تا اینکه یه روز پسره خواننده شده و میخواد بره رو سن که آدمای بابای دختره پسرو میکشن و بردار پسره شاهده این ماجرا بود و تکلمشو از دست میده دختره افسرده میشه سالها میگذره و دختره برا خوب شدن حالش میره یه مسافرت که اونجا از قضا یه پسری میبنه که خیلی شبیه عشقش بود یعنی اون پسره تو دو نقش بازی کرده بعد اونجا این بار پسره عاشق دختره میشه ولی دختره بی اعتنا خیل ماجرا اتفاق میوفته اینا برمیگردن دباره کشورشون داداش همون پسره که مرده با دیدن و یه علامتی که بین هم داشتن دوباره تکلمش برمیگرده و کل قضیه رو تعریف و دست پدره دختره رو میشه و
دختر و پسر باهم ازدواج میکنن
من فکردم هرتیک روشن بازی کرده فیلمای که تو
wikipdiaنگاه
نگاه کردم ولی بینه اونا نبود این فیلم برام به نوستالژی تبدیل شده اگه کسی بدونه و کمکم کنه لطف میکنه






پرسش سوال جدید :: تبلیغات در سوال و جواب :: گروه های سوال و جوابی

تمامی حقوق مادی و معنوی، متعلق به وب سایت سوال جواب (soja.ai) و تیم مدیریتی آن می باشد.

طراحی و اجرا : گروه مشاوران فناوری اطلاعات

پاسخ های موجود در سایت توسط کاربران سایت ثبت می شود،
سایت سوال و جواب هیچ مسئولیتی در قبال صحت و محتوی پاسخ ها ندارد، هرچند تا حد امکان نظارت بر محتوی آنها صورت می گیرد.